شب یلدا یا جشن یلدا یکی از چهار جشنهای طبیعی و مردمی در حوزۀ تمدنی ماست. سه جشن دیگر یعنی نوروز یا جشن دیهگان، تموز یا جشن درازترین روز سال (همچنان جشن تابش خورشید) و مهرگان یا جشن برابری روز و شب و همچنان جشن جمع آوری کشت نام دارند. این چهار جشن بخشی از تاریخ اجتماعی و فرهنگی این مرزوبوم را در چندین هزار سال گذشته میسازد.
اما یلدا از واژههای یل و دا ساخته شده است که یل در فرهنگ پهلوی اشکانی بزرگ و دا به معنی مادر آمده اند. چنانچه مادر را دی و دای و زای نیز گفته اند. خراسانیان باور داشتند که در چله یا درازترین شب اول زمستان دانههای گیاهان در زیر خاک جوانه زده و زمینههای روییدن شان فراهم میشود. پس یلدا به معنی رویش و زایش بزرگ تعریف میشود نه درازترین شب.
همچنان هردو جفت از جشنهای چهارگانۀ باستانی متضاد و مکمل هم اند. چنانچه جشن دیهگان را جشن کار و زحمت کشی ولی جشن مهرگان را جشن حاصل گیری و راحت میخوانند. برای تشریح دوجشن دیگر تموز و یلدا به شعری از مولانای بزرگ اکتفا میکنم:
در تموز گرم می بینند دی
در شعاع شمس می بینند فی
یلدا این جشن زایش و رویش بزرگ، بر شما خجسته باد!
عزیز رفیعی
