تاریخچه قوم بیات افغانستان

 

بررسی در باره پیوستگی قومی و پراگنده  گی جفرافیایی بیات ها در افغانستان

 

بخش اول

سرزمین باستانی افغانستان از گذشته های دور تا امروز زیستگاه اقوام گوناگون بوده و امروز نیز به سان بوستان پر از گل  و ریاحین اقوام مختلف با فرهنگها و زبانهای متفاوت در ان زیست دارند. هرچند در ازای سده ها، حدود و ثغور کشور ما قبض و بسط های عدیده داشته است، حد اقل در آوان ظهور اسلام اجداد شش قوم بزرگ در محدوده جغرافیایی کنونی افغانستان موجود بوده اند و امروز هم ده ها گروه قومی را در خود جای داده است. قوم از دید گاه مردم شناسی به گروهی اطلاق میشود که دارای زبان و وجوه مشترک فرهنگی و تاریخی باشند. بررسی های که تا کنون در باره قوم شناسی انجام داده است با تأسف که بیشتر زیر بار سیاست های قدرت های حاکم قرار گرفته و کمتر واقعیت های وجودی اقوام را منعکس ساخته است. با دریغ که تا هنوز احصائیه دقیق از نفوس کشور بعمل نیامده است چه رسد به ترکیب قومی، نفوس و هر گروه قومی.

مقاله حاضر بررسی فشرده قوم شناختی است در باره بیات های افغانستان بدان امید تا روزنه ای باشد در شناخت دقیق تر مردم افغانستان.

بیات ها یکی از اقوام اصل این سرزمین بوده و حد اقل با همین نام و عنوان اسناد تاریخی متعلق به هفتصد سال پیش از آن یاد کرده است. با این قدامت هفتصد سال پیش گروه بزرگ  ترکمن ها که از گذشته های دور، قبل از ظهور اسلام در همین محدوده متوطن بوده اند، مربوط میباشد. قوم بیات از شعبه های متعددی تشکیل شده و در منطقه وسیعی از افغانستان پراکنده اند. این پراگنده گی جمعینت بیات ها به حدی ست که بعضاً گروه های کوچک ان در میان اقوام دیگر از نظر عددی، نا چیز مینماید.

هرچند احصائیه دقیق از پراگندگی بیات ها در دست نیست ولی با توجه به پراگندگی جغرافیایی  بیات ها که در نه ولایت شمال کشور در ولایات مرکزی در جنوب و در جنوب غرب کشور موجود اند، با حدس قریب به یقین میتوان جمعیت بیات ها را به یک میلیون نفر، تخمین زد که در اینصورت حدود 4% از جمعیت افغانستان را تشکیل میدهد.

بیات ها بویژه طی پنچ قرن اخیر، تاریخ پر فراز و نشیب را از سر گذشتانده اند اما در آغاز تشکیل دولت ابدالی ها، بیات ها در کنار سایر قبایل قزلباش، اداره ملکی را در افغانستان اساس گذاشته و در جهت ایجاد ساختار های دولتی، اعم از ملکی ونظامی دین وطنی و ملی خویش را ادأ نموده و در راه تحکیم ساختار اداره قدرت دولتی بذل مساعی قابل وصف به خرج داده اند.

تاریخ ورد بیات ها به خراسان و جغرافیایی امروزی ایران .

تاریخ ورود قبیله بیات به فلات ایران چندان روشن نیست، اما از برخی منابع تاریخی بر می آید که این مردم ظاهراً در اوایل قرن پنجم و مقارن حملات غزان و سلجوقیان در فلات ایران پراکنده شده و در مسیر کوچ نظامی خود تا صحرای شام و سواحل مدیترانه پیش رفته اند. در این پیشرویهای پرماجرا، گروههایی از این قبیله بتدریج در بعضی نواحی خراسان بزرگ، عراق عجم، کردستان و لرستان استقرار یافتند.

مستقر شدن قبیله بیات در بعضی نواحی غربی ایران، پس از چندی، به تشکیل دولت محلی کوچکی در اراضی میان لرستان کوچک و عراق عرب انجامید، اما خصومت حاکمان بیات و اتابکان لُر، سر انجام به انقراض حکومت بیات منجر شد. اتابک شجاع الدین خورشید شاه حاکم لرستان که از دست اندازیهای مکرر ترکان بیات به متصرفات خویش خسمگین بود، بر سر آنان تاخت. در نتیجه، آخرین حاکم بیات هزیمت یافت و قلمرو او که به ولایت بیات مشهور بود به تصرف سپاه خورشید شاه در آمد. در قرون بعد، نام این ولایت بر حوزه محدودی اَطلاق میشد که مشهورترین ناحیه آن قلعه بیات بر سر راه دزفول و عراق عرب بود. ویرانه این قلعه، امروزه در کشور عراق برجاست.

جمعی از بیاتها که در پایان مهاجرت طولانی خود به آناتولی و شام رسیده بودند، در اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم به قره عثمان، فرمانروای آق قوینلوها پیوستند و ظاهراً در جنگ وی با امیر چکم، والی شام، شرکت کردند.پس از انقراض سلسله آق قوینلو، بسیاری از طوایف تشکیل دهنده آن اتحادیه، از جمله طایفه بیات، به دولت صفوی پیوستند. آحتمالاً بسیاری از طوایف خاک آناطولی را ترک گفته و به ایران آمده اند، اما آثار آنان هنوز در بعضی روستاهای آناطولی و شام برقرار است. این گروه از طوایف بیات را بعدها قره بیات نامیدند تا از بیاتهایی که از قبل در ایران میزیستند متمایز شوند. بر همین اساس،طوایف بیات ایران را ”آق بیات” یا ”بیات مطلق” میخواندند. ظاهراً تیره شام بیاتی از تیره های تشکیل دهنده ایل قاجار و از بیاتهای شام یا قره بیاتها بوده که پس از استقرار در آذربایجان به طوایف قاجار پیوسته است. بزرگان این طایفه از جمله امرای دربار فتحعلیشاه به شمار می آمدند.

رؤسای طوایف بیات عراق عجم، که ظاهراً بزرگترین گروه از طوایف بیات مطلق یا اق بیات به شمار می آمدند، در سالهای سلطنت شاه طهماسب اول (۹۳۰ـ۹۸۴)، از جمله بزرگان دولت صفوی محسوب می شدند. سلیمان بیگ و برادرش حسن بیگ، یوزباشی قورچیان بیات، پیش از اینکه به سبب رفاقت با اسماعیل میرزا پسر شاه طهماسب اول مغضوب شوند، از امرای بزرگ و مقرب شاه صفوی بودند. حتی صدماتی که شاه صفوی به این خاندان وارد آورد، مانع خدمتگذاری اینان به دربار نشد.

گروهی از طوایف بیات، دو قرن بعد به آقا محمدخان قاجار (۱۲۱۰ـ۱۲۱۱) پیوستند و سرانشان در زمره دربار قاجار در آمدند. یکی از مشورترین بزرگان این طایفه که در عهد ناصرالدین شاه (۱۲۶۴ـ۱۳۱۲) میزیست، علی نقی خان بیات ملقب به نظام لشکر و صمصام الملک است که از مالکان بزرگ ایران و سرکرده یکی از افواج نظامی آن روزگار بود. فرزندانش به نامهای ذوالفقارخان و عباسقلی خان همانند پدرشان از بزرگان آن سامان بشمار می آمدند. مرتضی قلی خان بیات ملقب به سهام السلطان که بارها به وکالت مجلس شورای ملی و یکی دو بار به وزارت و صدارت رسید، پسر عباسقلی خان است. امروزه تمام طوایف بیات عراق عجم در محل کَزاز و کَرَمرود و بعضی دیگر در روستاهای اراک سکونت دارند و به زراعت و دامداری روزگار میگذرانند. گروهی دیگر از طوایف بیات که در ماکو بسر میبرند، از اواخر سلطنت شاه عباس اول در این سامان استقرار یافته اند و یا اینکه در اوایل سلطنت شاه عباس دوم (۱۰۵۵ـ۱۰۷۷) از ایروان به ماکو آمده اند.

گروهی دیگر از طوایف بیات در کردستان عراق عرب سکونت داشتند که شاه طهماسب دوم (۱۱۳۵ـ۱۱۴۵) بسیاری از آنان را به حوالی تهران و ساوجبلاغ کرج تبعید کرد. در ۱۱۴۴ نیز، نادرشاه که هنوز وکیل السلطنه شاه طهماسب دوم بود، پس از اینکه کرکوک را به تصرف در آورد، گروهی دیگر از این مردم را به خراسان تبعید کرد. نادرشاه همچنین در دوره سلطنت خود، گروههایی از طوایف بیات و افشار و جوانشیر و شاهسمن و بختیاری را به افغانستان تبعید کرد. اغلب اینان که در کابل اسکان یافتند، با عنوان عمومی قزلباش نامیده میشدند. محله قزلباش کابل یادگاری از همین مردم است.

گروه دیگر از طوایف بیات ایران که قدمت و سابقه حضور آنان در ایران به قبل از قرن دهم میرسد، طوایف بیات نیشاپورند که به قره بیات شهرت داشتند. وجه تسمیه قره بیاتها و تاریخ دقیق ورود آنها به خراسان روشن نیست. می توان گمان کرد که اینان نیز همانند گرایلیها و و جلایرها و جمشیدیها، پس از حملات مغولان به خراسان آمده باشند.میتوان از عباسقلی خان بیات مختاری، جعفر خان و علیقلی خان، که تا اوایل سلطنت فتحعلی شاه به ترتیب حاکم نیشابور بودند، از این زمره نام برد.

تاهمین اواخر، چندین تیره و طایفه چادرنشین بیات در میان ایلات خمسه و قشقایی فارس و همچینی در میان ترکمنهای شمال ایران بسر میبردند. غیر از این مردم، هزاران خاندان شهری و روستایی دیگر در زنجان و تهران و کرج و شیراز و زرند و کرمان و مشهد و نیشابور و اراک و نهاوند و دیگر شهرهای ایران میزیستند که با عنوان خانوادگی بیات شناخته میشدند.

پس از این تقسیم بندی در شهرهای مختلف ایران، حاکمان قاجار بر این داشتند که برای تضعیف آنان، دسته ها را به قسمتهای کوچکترین تبدیل نمایند. تنها گروهی از بیاتها که توانستند قدرت خود را حفظ کنند بیاتهای کزاز در اراک بودند. آنها بعداً توانستند در دربار قاجار و بعدها در دوران سلطنت پهلوی به مقامات بالائی دست یابند.

فامیل بیات و اقوام که در اراک ساکن بودند به واسطه خدمات عمومی توانستند کارهای خیریه، مثل احداث مساجد و بیمارستانها، در ولایات مختلف شهرستان اراک، فامیل خود را پابرجا دارند. از همه مهمتر، تاسیس دبیرستان صمصامیه بیات اراک که در دوران خود همتای دارالفنون تهران بود.

اما مقاله حاضر شرح مختصری است در باره وجه تسمیه، گذشته تارخی، پیوستگی قومی و پراگنده گی جغرافیایی بیات ها. علاوه برآن جنبه های مختلفی چون اوضاع تاریخی، جغرافیایی، هنری، و دیگر جنبه ها ی زنده گی قوم بیات نیز تحت بررسی قرار خواهد گرفت.

وجهه تسمیه :

واژه بیات برای اولین بار در نوشته های بعضی از مورخان و جغرافیانگاران قرن 6 و 7 هـ ضط گردیه است. اما تا آن زمان هیچگونه نظری در باره وجهه تسمیه این قوم ابراز نشده است. از قرن هشتم به بعد است که مورخان چون حمدالله مستوفی، مقریزی و رشید الدین فضل الله مطالبی در این باره نوشته اند.

بطور کلی نظریات مربوط به وجهه تسمیه بیات را میتوان به سه گروه تقسیم کرد :

اول: برخی بیات را از نسل شخصی بنام بیات دانسته ا ند . دوم واژه بیات نسبت مکانی دارد و سوم واژه بیات را مشتق از "بایان" و به معنی ثروتمند و قدرتمند آورده اند. با این همه اشتقاق و معنای واژه بیات نزد محققان عرصه علوم مردم شناسی تا انداره مبهم است. بیات نامی یکی از قبالی 22 یا 24 گانه قوم ترک زبان اوغوز است. گاه در منابع از جمله جامع التواریخ رشید الدین فضل الله، بصورت بایات ضبط شده است.

کلمه بیات از ترکی باستان با ریشه مغلی آمده است و با استفاده  از مطالعات و بررسی های که دانشمندان دراین عرصه انجام داده است، توضیح میگردد که در زبان مغولی "بایان" به معنی ثروتمند و قدرتمند است.

کلمه بایان مغولی از طرف دیگر به شکل بای و به معنای ثروتمند و در زبان ترکی نیز شده است بایمان و بایتیمان در ترکی قدیم به معنای ثرومند شدن و ثروتمند کردن مرقه و آباد نمودن آمده است .

در دیوان لغات ترک محمود کاشفر بیات به دو معنی آمده است. اول خداوند متعال و دوم نام قبلیه از غزان، میرزا مهدی خان استر آبادی نیز برای این واژه سه معنی ذکره است؛ اول به معنای خداوند، دوم نام پسرگون خان بن اوغوز خان و سوم نام قبلیه ایست که بعد از ایل قای نجیب ترین طایفه ترکان شماریده شده است و به بیات خان بن گون خان منسوب است .

و اما در افغانستان:

منابع تاریخی از موجودیت بیات ها در قرن نهم هجری در افغانستان خبر میدهند.  برخلاف نظر شایع که گویا بیات ها همراه با نادر افشار و بعداً احمد شاه ابدالی از و بعد و تأسیس افغانستان کنونی به این کشور آمده اند، بیات ها پیشتر از آن تقریبا دوصد سال قبل از نادر افشار و احمد شاه ابدالی در این جا متوطن بوده اند.  چنانکه دو تن از فسران دولت صفوی بنام های بایزید بیات و بهرام بیات پس از آمدن همایون میرزا به کابل در در رمضان 952 هـ .ق همراه با قوای تحت امر خویش که در گردیز بودند به بایزد می پیوندند و بهمین سان، گروهی از بیات ها که در قندهار میزیستند ، در سال 1002 ق با حسین میرزا برادر نادرشاه تهماسب صفوی همدست شده بر ضد رستم میرزا که حاکم زمین داور بود، به تکاپو پرداختند. قیادت ان گروه بیات ها را محمد بیک بیات به عهده داشت که قیمومیت ( سرپرستی) مظفر حسین میرزا را عهده دار بود .

بیات ها عموما در عهد افشاریه و ابدالی ها بعنوان سپاهی و افسر نقش نمایان و تعیین کننده داشته اند. و همرا با فتوحات نظامی، برای تحکیم پایه های قدرت دولتی در ساحات مفتوحه در نقش نیروی دولتی ماندگار میشده اند. همین کالونی های نظامی به نفوز بیات ها در مناطق متصرفه انجامیده است .

لشکر کشی های نادر افشار به افغانستان و نیم قاره هند، روند ورود بیات ها را به ساحات مفتوحه سرعت بخشید. در عصر احمد شاه ابدالی و پس از تصرف نیشاپور و سبزوار از سوی وی، یکعده بیات ها که تعداد آن را دوازه هزار خانواده ذکر کرده اند از نیشاپور و سبزوار کوچانده شده به هرات، قندهار، و بعد غزنی و کابل پراگنده شدند.

در قندهار ار میان بیات ها و قزلباشان علاوه بر گارد شاهی که بنام غلام خانه یاد میشد و افسران آن عمدتا بیات ها و سپاهیانش سایرقزلباشان بودند،  یک نیروی شش هزار نفری تشکیل شد که بنا به گواهی تاریخ احمد شاهی در لشکر کشی های احمدشاه ابدالی به سرزمین هند، کار آمد ترین بخش اردوی شاه تشکیل داده و در اکثر محاربات شجات و شهامت بی نظیر از خود نشان میدادند. احمد شاه گارد محافظ خویش را از میان بیات ها برگزید.

در اوانیکه شهزاده تیمور والی هرات بود، جمعی از بیات ها در آن شهر متوطن گردیدند، بعد ها احمد شاه ابدالی حضور آنان را در هرات بعلت نزدیکی بیات ها به مشهد سبزه وار و نیشاپور مصلحت ندیده و گروهی  بیات ها را از هرات به غزنی و کابل انتقال داد.

بیات های قندهار تحت زعامت محمود خان قرابیات برادر عباس قلی قرابیات قرار داشت .

محمود خان قرابیات بزرگ و رئیس قوم بنابر اینکه تیمور شاه درانی داماد برادرش بود، دارای موقعیت مستحکم در دستگاه اداره دولتی بودند. پس از آنکه تیمور شاه پایتخت را از قندهار به کابل انتقال داد و با اینکار همه سران متنفذ اقوام نیز با یکعده اقارب نزدیک و قومی تحت امر شان به کابل انتقال یافتند. تیمور شاه که از این اقدام، تضعیف سران قبایل را که همه در دستگاه دولتی صاحب قدرت بودند در نظر داشت محمود خان قرابیات نیز در شمال دریای کابل در ساحه شش درک زمین جاگیر اعطا نمود. پس از آنکه کمیت بیات ها افزایش یافت، آنان در ساحات مختلف شهر و نواخی کابل چون وزیرآباد، چنداول، مرادخانی، و درطی یک سده اخیر، در دامنه کوه سخی، (کارته سخی) کارته چهار، قلعه شهاده، دشت برچی، در ساحات افشار و تپه افشار دارالامان، قلعه فتح الله ، تایمنی ، خیرخانه ، کلوله پشته، شهر آرا، پغمان و سایر مناطق پرآگنده شدند.

بیات ها در غزنی نیز از همان زمان متوطن شده اند. متن یکی از فرمان های تیمور شاه درانی که در شعبان 1192 ق عنوانی نورزو علی خان پسر محمود خان قراچه داغی صادر شده و به عوض شش خروار غله که از مالیات تنه خاتون و قریه یوسف از توابع محال هزاره جغتو بعنان مواجب دریافت مینمود، شش هزار دینارتبریزی و پنج خراور غله مقرر گردیده است. نشان دهنده موجودیت بیات ها از ان زمان در غزنی است. این بیات ها بنام طایفه محمود خان امروز نیز در ولسوالی جغتو زیست دارند.

علاوه بر این بیات ها در 56 قریه دره های قیاق، گلبوری،ترکان، سراب ولسوالی جغتو 35 هزار نفر زیست دارند. همچنان حدود 15 تا 20 فیصد نفوس خواجه عمری بیات ها اند که در چهار قریه آن ولسوالی ساکن اند یکتعداد قریه های بزرگ اطراف شهر غزنی چون بکاول، لشمک، منگور، نوغی و اخیرا منطقه خاک غربا، حیدر آباد و شهرک مهاجرین نیز بیات ها سکونت دارند. شایان ذکر است که بیات ها درمنطقه زرگ ولسوالی قره باغ نیز موجود است .

بیات ها همچنان در مناطق خیتایان، بیشباتر، سرای سنگ، و شهر تخار ولسوالی ها گلفگان و ینگی قلعه ولایت تخار ساکن اند .

بیات ها در ولسوالی های کشم، دروازه بالا، شغنان و درایم ولایت بدخشان موجود اند، بیات در مرکز شهر در چهار قریه و همچنان درمناطق چون کشک، چارتوت، تخت جوی، تاقچی خانه، سراولنگ، ذیره گی لا، دهن تور، چار قشلاق، رشک، ولسوالی دره صوف ولایت سمنگان  حدود هفت هزار خانواده و در برخی مناطق ولایت سرپل، در شهر مزارشریف، در بغلان،کندز، جوزجان،( حدود چهار هزار خانواده) در شهرک جبرئیل، جوی نقره، و ساحه عقب اول ولی و داخل شهر هرات در منطقه کولاب، پایمنارها، کوچه میرزاخان، زرگرها و درب خوش و مناطق دیگر شهر هرات بیات ها سکونت دارند و همچنان در دره فولادی ولایت بامیان و منطق دایکندی، بیات ها موجود اند.

بیات همچنان در نواحی اول و ششم شهر قندهار و در برخی ولسوالی های ولایت فراه و نیمروز به تعداد چار صد خانوار در مرکز ولایت هلمند و تعدادی نیز در شرن مرکز ولایت پکتیکا ساکن اند. شایان ذکر است که به علت نبود امکانات و نداشتن دسترسی به همه ولایات که بدون تردید درکنار سایر اقوام بیات ها نیز حضور دارند، نمیتوان آمار دقیق و محلات مسکونی آنها را یاد آور شد.

در کشور های دیگر:

بیات ها علاوه بر افغانستان و ایران در ترکیب قبایل ترکمان د رسایر کشور های منطقه، نیز کم و بیش حضور دارند. امروز بیات ها در ترکمنستان، ازبکستان، تاجکستان، فدارسیون روسیه، قزاقستان، اوکراین، عراق، سوریه، ترکیه، اردن و چین با کمیت های متفاوت زندگی دارند.

در ذیل بصورت فشرده به توضیح مختصر درباره مساکن  بیات ها در منطقه می پرداریم .

1-   در ازبکستان:  بیات ها در مناطق مختلف از جمله سمرقند، در مناطق جنوب غرب بخارا، نواحی حاصل خیز قزاقل، در جلگه زرافشان، در کنار رود خانه قشقه دریا، نو آتا و مناطق دیگر این کشور و جود دارند. (2)

2-   در ترکمنستان: بیات ها در بخشهای بوردالیق انکشور حضور دارند و در اواسط نیمه اول قرن بیست در قلمرو انکشور تعداد نفوس بیات ها به 0.78 فیصد مجموع نفوس ترکمنستان برآورده شده است .

3-   در فدراسیون روسه: در قمست اروپایی انکشور در ولایت استاوروپول، آستراخان، داغستان، منطقه کریم بیات ها ساکن اند .

4-   در عراق: در حال حاضر در دهات ،زیاد در ولایات شمالی و شرقی، ولایات مرکزی و اطراف آن، در موصل، سلیمانیه، اربیل، بیما، بغداد تعداد زیاد ترکمان ها و بیات زنده گی دارند. بیات ها در یک منطقه باریک که بصورت خط کمربندی بنام «ترکان قوشاغی» معروف است ساکن اند در این مسیر روستاهای بایات، کیفری،شاه ریبان، المقدادیا، المنصوریا، دالی عباس و قازنیا مسکن بیات ها است.

5-   در سوریه: طوایف بیات و ترکمان به کثرت وجود دارند در گذشته تعداد قبایل ترکمان موجود در سوریه به 84000 خانوار میرسید اما امروز طبق احصائیه سال 2001 تعدان آن به 60000 خانوار تقلیل یافته است.

6-   در ترکیه: محققان نقش فعال بیات ها را درزمان فتوحات سلجوقیان در آسیایی صغیر، برجسته دانسته اند و به همین جهت وجود مکان های را با نام بایات در قرن 9 هـ در غرب و مرکز ترکیه فعلی دلیل این مدعا میدانند. در ترکیه در بین ایلات ساکن در اناتولی میانه از 16 روستا نام گرفته شده که با نام طایفه بیات شناخته شده است. امروز همراه با بیات ها و افشارها 28 طایفه دیگر ترکمان نیز در مناطق مختلف ترکیه ساکن اند .

7-   در چین : ازمنطقه سمر قند بیات ها به ان کشور رفته اند و سالار نامیده میشوند و امروز درهفت منطقه وساحه خود مختار،سین هوا و در شهر پیکن ساکن اند .

 

تاریخ نگاران هنگام بررسی رویداد ها و حوادث سیاسی منطقه به نقش بیات ها در ایجاد دگر گونی های سیاسی، اجتماعی نیز اشاراتی داشته اند. در حمله عثمانی ها به وین درسال 1101 ق گروهی از جنگجویان بیات شرکت داشته اند و نام چند تن از امرای برجسته انان در حوادث سده های 11 و 12 ق در منابع تاریخی امده است .

تقش قبایل ترکمان از جمله بیات ها در تشکیل دولت صفوی آشکار است و طوایف بیات و امرای برجسته آن در تاریخ این عصر قابل توجه است. برخی از آنان در اوایل عصر صفوی در جنگهای ایران وعثمانی با برخی نزاع های داخلی بر سرتاج و تخت، سهم عمده داشتند و مناصب و امارت های بزرگ یافتند. شاه قلی سلطان رئیس قبلیه بیات خراسان بمثابه یک سردار شایسته و جنگ آور دربسیاری از پیکارها شرکت داشت پس از تأسیس دولت ابدالی، بیات ها همراه با سایر قبایل قزلباش در ایجاد اداره ملکی در افغانستان تحت قیادت احمد شاه ابدالی کارهای شایانی انجام دادند که درصفحات تاریخ از آن به نیکویی یاد گردیده است. گارد محافظ شاه که افسران آن بیات ها بودند و همچنان نیروی شش هزار نفری بیات ها و قزلباش درهمه لشکر کشی های شاه به هند، از کار آمد ترین بخش اردوی شاه بود که همه نبرد ها را با موفقیت به پایان میرساندند.

برخی از نام آوران این قوم عبارتند از :

·       احمد خان بیات ارومی حکمران نیشاپور، سبزه وار جوین و اسفزاین

·       عباس قلی خان بیات والی نیشاپور

·       جعفر خان بیات والی نیشاپور

·       حسن خان بیات والی کابل در دوره سلطنت نادر افشار

·       محمود خان قراچه داغی فراش باشی احمد شاه

·       نوروز علیخان قراچه داغی فراش باشی تیمورشاه

·       بایزید بیات حکمران گردیز در دورصفوی

·       محمود خان بیات که پل محمود خان بنامش در کابل تا امروز موجود است

·       محمود خان بیات از بزرگان و روسای قوم بیات و عضو شورای رهبری قیام ضد انگلیس در رمضان 1841 م

·       جعفر علی خان بیات محصل وجوه باقیات شهر و اطراف شهر کابل و هزاره جات

·       تاج محمد خان بیات یکتن از خوانی سواره نظام بیات ها که در جنگ امیر شیر علیخان با امیر محمد اعظم خان در ششگاو غزنی مقتول گردیده است

·       مسجدی خان یکتن از خوانین سواره نظام بیات حاکم وردک و سرحدار افغانستان که امیر حبیب الله خان بوی ربته کرنیلی داد از بیات های غزنی .

·       شیر احمد خان بیات حاکم مناطق هزاره جات که که در جنک افغان و انگلیس در کندهار شهید گردید.

·       ابوالقاسم رساله دار غندمشر شرکت کننده جنگ استقلال

·       تورنجنرال میر احمد خان مولایی فرقه مشر و رییس تنظیمه مشرقی .

·       رییس حبیب الله خان مولایی نماینده مردم در مجلس و رییس ارکان  .

·       جنرال علی عسکر خان بیات رییس ارکان در کندهار .

·       یاسین خان مولایی رییس ارکان در کندهار .

·       غلام حیدر خان مولایی قوماندان فابریکه حربی وزارت دفاع عضوی رهبری حزب ارشاد.

·       اسلم خان شریفی وکیل در مجلس و عضوی رهبری حزب ارشاد.

·       صفرخان مولایی وکیل در مجلس و عضوی رهبری حزب ارشاد.

·       محمد حسن خان مولایی کندک مشر نظامی و عضوی رهبری حزب ارشاد .

·       اسماعل قاسمیار رئیس لویه جرگه اضطراری و رییس شورای قوم بیات افغانستان .

·       احسان الله بیات یکی از شخصیت های فرهنگی، اجتماعی، و مالک شر کت افغان بسیم و تلویزیون اریانا .

 

در عرصه فرهنگی :

بیات ها در کنار جنگاوران شجاع و دلیر و امیران و حاکمان با تدبیر، شعرا، حکما و نویسنده گان چیره دست نیز داشته اند. اداعات هنری و ابدی آنان از بدو ایجاد تا کنون مورد توجه و استقامت بوده است، از گذشته های دور بنا به روایت رشید الدین فضل الله، دده قور قوت ( قور قود) حکیم و قصه گوی افسانوی اغوزان در آسیای میانه از قبلیه بیات بوده است. علاون براین کور اوغلی در آسیای صغیر شخصیت فراموش ناشدنی که حماسه اش همچنان زنده است نیز از بیات ها بوده است. مولانا محمد بن سلیمان فضولی بغدادی از بیات های همدان شاغر معروف از قبیله بیات بود که همراه با ابراهیم خان (موصللو) سردار صفوی به بغداد رفت و آنجا در حله وطن گزید.

در روزگار ما نیز داشمندان زیادی از میان قوم بیات بر خاسته اند که نام و کارنامه های فرهنگی آنان زیب صفحات تارخ است از متاخران میتوان شیخ محمد رضای هروی خراسانی، محمد علی عطار هروی، شیر علی قانون، محمد سرور مولایی، سمیع حامد و تعداد دیگر از نام برد که هریک در عرصه کاری اش ناده روزگار بوده و صاحب ده ها اثر و ابداعات هنری و تراویده های فکری و شعری اند که در زان همه است .